کتاب حیدر نوشته خانم آزاده اسکندری توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد. در روزهای فاطمیه جای کتابی این چنین در بازار نشر ها خیلی خالی بود. کتاب حیدر روایتی خطی، یک‌دست و درهم تنیده از 9 سال زندگی مشترک مولای متقیان علی (علیه‌السلام) با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است که از زبان امیرالمومنین(ع) روایت می‌شود. این روایت از سال دوم هجری شروع می‌شود و ما از زبان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های آن روز تاریخ، وقایع آن روزها را تا سال یازدهم هجری می‌شنویم. روایتی که شروعش کمی قبل از ازدواج امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) است و چند روز بعد از شهادت حضرت زهرا(س) به پایان می‌رسد.   کتاب حیدر حاصل پژوهش و تلاش بسیار زیادی با ارجاع به بیش از 120 منبع از منابع شیعه و سنی است که سعی شده هر آنچه در این 9 سال اتفاق افتاده، فراموش نشود.  بریده‌ای از متن کتاب: از پشت‌سر هُلم دادند و روی زمین کشیدنم. همه حواسم به فاطمه بود. از پشت پرده اشک دوباره نگاهش کردم. فضه هوای فاطمه و بچه‌ها را داشته باش. خیالتان راحت آقا. در کوچه مردم غرق در سکوت و تماشا ‌ایستاده بودند. شاید می‌ترسیدند اگر جلو بیایند حق بیت‌المالشان قطع شود. از کنار مزار پیامبر گذشتیم. حسنین هق‌هق‌کنان دنبالم می‌دویدند. نگاهشان به مزار پیامبر بود. اشکم بی‌صدا فروریخت. این کتاب در 380 صفحه و با قیمت 60 هزار تومان روانه بازار شده است.  

به نام خدا   جستار چیست؟ اولین باری که با این عبارت رو‌ به رو شدم، همچین بگی نگی از آوای ایجاد شده به خاطر کلمه جستار حس خوبی داشتم. یک کلمه جدید و خوش آوا شنیده بودم که به نظرم می‌توانست معنی و مفهوم خوبی هم داشته باشد. بعد از پرس و جو به این نتیجه رسیدم جستار گم شده من در تمام این سال ها بوده.        این متن شروع یک جستار است. همین قدر روان و همین قدر بی قاعده.        جستار قالب امنی است برای تمام آن هایی که به نوشتن علاقه دارند ولی نه وقت و حوصله داستان نویس شدن را دارند و نه می‌توانند از نوشتن دل بکنند.تفاوت جستار با مقاله یا داستان؟ تفاوت جستار با مقاله یا داستان، نویسنده است. بله نویسنده. جستار به علاوه تمام اشتراکاتی که با داستان و یا مقاله دارد، نتیجه ی دیده شدن یک موضوع از نقطه نظر منحصر به فرد نویسنده است. جستار... جستار، معمولاً نوشته‌ای است که در آن استدلالهای شخصی نویسنده مطرح می‌شود. جستار، عموماً برای نقد ادبی، بیانه‌های سیاسی، استدلال‌های عالمانه، مشاهدات مربوط به زندگی روزمره، یادآوری خاطرات و تفکرات نویسنده استفاده می‌شود. جستار، انتقال درونیات نویسنده به خواننده است. جستار، دستورالعمل‌های مشخص و اصول و قواعد سخت ندارد. جستار، نوعی گفت و گو با مخاطب است. و جستار، نوعی روایت منِ نویسنده است.    نویسنده در جستارنویسی آزادی مطلق دارد و بیش از هر قالب دیگری می‌تواند خودش باشد. ترکیب کلمات، طول متن، ساختار جملات و انتخاب موضوعات، کاملاً آزادانه است و از چارچوب‌های از پیش تعیین‌شده پیروی نمی‌کند. برای جستارنویس شدن قبل از هر مهارتی به خودشناسی نیاز دارید و سپس باید تمام تلاشتان را بکنید تا خودتان باشید. مخاطبان جستار شما را پذیرفته‌اند و انتظار خواندن نظرات و روایت‌های شما را دارند، پس انتظارشان را برآورده کنید. 

به نام خدا درباره نویسنده کیت فلاندرز کمی دیر اما بالاخره به این سوال پاسخ داد که چگونه زیستن مهم است. برای نوشتن این کتاب 29 سال زمان و تجربه زیسته نیاز داشت و بالاخره به گفته خودش اونجوری که باید زندگی کردن را پیدا کرد. درباره این کتاب که زیر عنوان جذابی هم دارد ( راهبردهای یک زندگی مینیمالیستی) می‌گوید: این ایده در یک پیاده روی متولد شد، دو روز قبل از تولد 29 سالگی‌ام. وقتی 9 ساله بودم، پدر و مادرم مرا به بانک بردند و با هم یک حساب پس انداز کودکان باز کردیم. دفترچه 10 برگ بیشتر نداشت ولی مهم این بود که اسم من در آن نوشته شده بود. ارقام نوشته شده باعث شد من فکر کنم بزرگ شده‌ام و مسئول چیز بزرگ تری از اسباب بازی هایم هستم. شروع شکل گیری ایده، یک هفته قبل از پیاده روی یک روز که سر میز با خانواده نشسته بودیم و درباره مسائل روز با هم صحبت می‌کردیم بحث به سمتی رفت که من آه حسرت کشیدم. بعد از آنکه به خواهرم الی برای خرج کردن صدها دلار از حقوقش که می‌دانستم با زحمت به دست آورده، آن هم برای چیزی که واقعا احتیاجی به آن نداشته اعتراض کردم، جوابی به من داد که انگار ساعت ها از قبل برای من آماده کرده بود. او به من گفت من 20٪ از حقوقم را پس انداز کردم و حق دارم بقیه‌اش را خرج کنم. او فقط 20 سالش بود و به صورت پاره وقت کار می‌کرد و تمام وقت مشغول درس خواندن بود اما چیزی که مهم بود این بود که او قبل از من، خیلی قبل از من به این نتیجه رسیده بود.  من به عنوان خواهر بزرگترش حق داشتم عمیق‌تر فکر کنم و به او گفتم آیا واقعا به 80٪ حقوقت نیاز داری؟ این سوال مقدمه‌ای شد تا یک هفته به این فکر کنم خود من 10٪ حقوقم را پس انداز می‌کنم آیا به 90٪ حقوقم نیاز دارم؟ شروع زندگی مینی‌مالیستی اول یک تعریف ساده از مینی‌مالیسم بگیم: مینی‌مالیسم ابزاری‌ست که شما را از شر چیزهای اضافه رها می‌کند و جا را برای چیزهایی باز می‌کند که واقعا مهم‌اند و به آن‌ها نیازدارید تا بتوانید به شادی، حس خوش‌بختی و رهایی واقعی برسید. و مینی‌مالیست فردی‌ست که ساده‌ترین حالت یا حداقل میزان یا درجه از هر چیزی را ترجیح می‌دهد. یک فرد برای شروع فرآیند مینی‌مالیست شدن باید چند دستورالعمل را رعایت کند مثل اینکه شروع به حذف وسایل اضافه کند و خرید هایش را محدود کند. در ابتدای هر فصل کیت چند گزارش به ما می‌دهد که نشانگر رعایت این دستورالعمل  هاست مثل این‌که: ماه دسامبر: ایجاد عادت های جدید ماه های هوشیاری: 23 درآمد پس انداز شده: 10 درصد(همچنین مسافرت کل ماه) مجموع وسایلی که در انداخته شده: 54 درصدکیت لیستی با عنوان قوانین مربوط به خرید یک‌ساله را نوشته که شامل: 1)    آنچه مجاز به خرید آن هستم: •    مواد غذایی و ملزومات اساسی آشپزخانه •    لوازم آرایشی و بهداشتی (فقط وقتی که تمام شود) •    محصولات شوینده •    هدیه برای دیگران 2)    آنچه مجاز به خرید آن نیستم: •    قهوه بیرون‌بر •    لباس، کفش، لوازم تزئینی •    کتاب، مجله، دفترچه •    وسایل خانگی •    لوازم الکترونیکی 3)    لیست تایید شده خرید: •    یک دست لباس برای چندین عروسی •    ژاکت (فقط یکی داشتم و پر از سوراخ بود) •    چکمه (برای پاییز و زمستان هیچ چیز مناسبی نداشتم) •    همچنین می‌توانم هر چیزی که نیاز به تعویض دارد را بخرم، اما کالای قبلی باید دور انداخته شود و یا به دیگران بخشیده شود. و باید در وبلاگم پاسخگو باشم.    10 راهنما برای شروع زندگی مینی‌مالیستی از نگاه کیت 1)    خانه‌تان را خلوت سازی کنید 2)    فهرستی از وسایل تهیه کنید 3)    سه لیست بنویسید (قوانین مربوط به خرید یک‌ساله) 4)    لغو اشتراک از خبرنامه های فروشگاه  5)    باز کردن حساب پس انداز ممنوعیت خرید 6)    به همه افرادی که می‌شناسید بگویید 7)    عادت های گران‌قیمت را با گزینه‌های ارزان جایگزین کنید 8)    به محرک‌های خود توجه کنید 9)    یاد بگیرید که بدون چیزی زندگی کنید خلاق‌تر شوید 10)    قدر آنچه دارید را بدانیدنوسنده این کتاب وبلاگی دارد به آدرس : https://caitflanders.com و از همه کسانی که این کتاب را خوانده اند و قصد دارند به این شیوه عمل کنند خواسته تا نظر خود را در این موضوع به اشتراک بگذارند و از راهنمایی بقیه افراد استفاده کنند.اگر شما هم این کتاب را خوانده‌اید و یا تجربه مشابهی داشته‌اید با ما به اشتراک بگذارید. برای تهیه کتاب یک سال با هزینه کمتر از این لینک استفاده کنید.

به نام خدا چرا باید کتاب آداب دیکتاتوری را خواند؟ شاید بد نباشد اول کمی درباره دیکتاتور کیست و چیست صحبت کنیم. وقتی صحبت از دیکتاتور می‌شود اولین تصویر در ذهن خیلی ها تصویر مردی با یونیفرم نظامی، بازوبند قرمز و سیبیل کوتاه یا همان آدولف هیتلر، نقش می بندد. دیکتاتور ها از روم کار خودشان را آغاز کردند. دیکتاتورهای روم، قاضی هایی بودند که در بحران ها و برهه های حساس توسط کنسول ها انتخاب می شدند تا با اختیارات زیاد اوضاع را به دست بگیرند.دیکتاتور در لغت نامه به معنی خودکامه و خود رای ترجمه شده و در اصطلاح عامه هم به افراد تک رای با کمی چاشنی خشونت گفته می شود. اوایل شکل گیری دیکتاتور ها پیش بینی شده بود که امکان دارد هر کدوم از این قاضی ها بعد از تمام شدن دوران بحران به راحتی به وضعیت قبل بر نگردند برای همین مدت اعتبار حکم 6 ماه اعلام شده بود. در سیاست تعاریف متعددی برای حکومت دیکتاتوری عنوان شده که به طور کلی چند ویژگی مشترک دارند: 1)     مردم از شیوه اداره این حکومت ها نا‌راضی هستند. 2)     قوانین و مقرارت توسط یک شخص یا مورد رضایت یک شخص وضع می‌شود. 3)     نبودن قوانینی برای محدود کردن قدرت شخص دیکتاتور. 4)     به کار بردن قانون برای نفع عده‌ای اندک. 5)     اطاعت ملت از قوانین فقط و فقط به علت ترس. 6)     نبود آزادی بیان. 7)     نبودن سیستم های رای گیری و نبود دموکراسی.زمانی که از دیکتاتور صحبت می‌کنیم، یک آدم خشن و تک رای و خودکامه به ذهن خطور می‌کند ولی شاید جالب باشد زمانی که زندگی‌نامه دیکتاتور ها را بررسی می کنیم چند ویژگی مثبت و مشترک دارند: دیکتاتور‌ها می‌توانند آدم هایی وطن پرست، پاک دست، دلسوز و ... باشند ولی بحث اصلا سر این ویژگی ها و بد یا خوب بودن این افراد نیست. بعد از شناخت بیشتر این دو مطلب دیکتاتور کیست و دیکتاتوری چیست که در این جا بحث ما نیست دو سوال پیش می‌آید که اول این افراد چگونه به حکومت رسیدند و دوم چگونه این حکومت ها ادامه پیدا کردند. این کتاب سعی دارد به این دو سوال پاسخ دهد که چگونه موسولینی، هیتلر، استالین، مائو، کیم ایل سونگ، چائوشسکو، دووالیه و منگیستو به حکومت رسیدند و چگونه این حکومت ها ادامه پیدا کردند.در این کتاب دو دلیل اصلی برای ادامه این حکومت ها نام برده شده: 1)    کیش شخصیت 2)    وحشت ترس کارآمد است اما برای دوام بیشتر ستایش حاکم توسط حکومت نیاز است.برای پاسخ دقیق‌تر به این دو سوال پیشنهاد ما، مطالعه کتاب آداب دیکتاتوری است که به تازگی از نشر گمان به چاپ رسیده است. برای خرید کتاب از این لینک اقدام کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم پیش فروش کتاب از چیزی نمی ترسیدم آغاز شد. کتاب از چیزی نمی ترسیدم زندگی‌نامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی است که در روز یکشنبه 14 دی ماه 1399 با حضور خانواده شهید و مسئولین کشوری در سالن همایش های صدا و سیما برگزار شد. زینب سلیمانی، دختر شهید درباره این کتاب گفت: صبح روز چهارشنبه 26 آذرماه خداوند زیارت رهبر معظم انقلاب را نصیبم نمود و من هدیه ای برایشان برده بودم و این هدیه زندگی‌نامه به قلم حاج قاسم بود که قصد داشتیم به مناسبت ایام سالروز  شهادت در قالب کتابی منتشر کنیم.  آنچه همراهم بود در واقع ماکت یا نمونه اولیه از کتاب بود. وی ادامه داد:  بعد از پایان دیدار آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم، درباره آن سوالاتی پرسیدند و این هدیه کوچک را با مهر پذیرفتند. چند روز بعد از این دیدار متنی از سوی دفتر  رهبر معظم انقلاب به دستم رسید، ایشان منت گذاشته و قبل از مطالعه یادداشتی به یاد سرباز  وفادار خود نوشته بودند متنی پر از مهر که چون روح بر کالبد این کتاب نشست. متن نامه رهبر انقلاب:  بسمه‌تعالی هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشم‌نواز و دلنواز است. یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفه‌ای داریم. کتاب حاضر را هنوز نخوانده‌ام اما ظاهراً می‌تواند گامی در این راه باشد. رزقناالله ما رزقه من فضله سیّدعلی خامنه‌ای 99/10/7 زینب سلیمانی پس از قرائت نوشته رهبر معظم انقلاب، ادامه داد: کتاب از چیزی نمی ترسیدم زندگی نامه ای است که حاج قاسم با دست مجروحش نوشته است. این داستان شخصیت مردی است که از دل روستایی دور افتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستان شکل گیری مردی است که از  چوپانی به جایگاهی رسید به  بلندای آسمان ها، خیلی دوست دارم آنان که حاج قاسم را در لباس نظامی دیدند بدانند که او چگونه بزرگ شد. از چیزی نمی ترسیدم آغاز  رسالتی عظیم از شناختن مردی بزرگ است. این کتاب شامل دست نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ی مبارزات انقلابی در سال 57 است.   کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» در دو بخش نوشتار و دست‌نوشت، 136 صفحه دارد. پیش فروش این کتاب از تاریخ یکشنبه 14 دی ماه آغاز شده و شما هم اکنون می‌توانید این کتاب را از طریق سایت اسم خریداری کنید. برای پیش خرید این کتاب از اینجا اقدام کنید. 

به نام خدا عشق در زمان کرونا! - پس تمام؟ + تمام شد. این آخرین مکالمه از بین هزاران مکالمه‌یست که در روزگار کرونا در حال جریان است. این بیماری خیلی چیزها را از ما گرفت یکی از مهم ترین هایش توفیق دیدار معشوق نسبت به عاشق بود. این بیماری توانست واژه عشق را به ابتذال بکشد. البته همه تقصیر ها را گردن این بیماری انداختن هم کمی بی انصافی است. مقصر اصلی خود ما هستیم، ما زرد پسند های عشق های اینستاگرامی.مایی که وقت‌مان را به جای خواندن کتاب ((خطاب به عشق)) صرف روابط پوچ اینستاگرامی کردیم. مایی که خودمان را از خواندن نامه های آلبر کامو به معشوقه‌اش ماریا کاسارس محروم کردیم. جایی آلبر کامو به معشوقه اش می‌نویسد: “ ای کاش می‌دانستی! انتظارم را، بی قراری‌ام را، هیجان فروخفته ام را، تمنایم را. اما چه کنم! تو از هیچ کدام این ها بی‌خبر نیستی و آن‌قدر مرا می‌شناسی که بتوانی آنچه را که نمی‌دانی، تصور کنی. هر بار که حرکتت را یک روز عقب می‌اندازی، تصور کن آن روز بر من چه می‌گذرد. شاید این‌طور عزم آمدن کنی.”آری عشق همین انتقال حس است که کمالش بین عاشق و معشوق اتفاق می افتد. عشق، توجه به جزئیات است و همین توجه است که عیار عاشق را می سنجد. نادر ابراهیمی جایی در ((چهل نامه کوتاه به همسرم)) می‌نویسد: عزیز من! دیروز، به دلیلی چه‌بسا بر‌حق، از من رنجیده بودی. دیشب که در باب فروش چیزی برای دادن اجاره‌ی خانه، با مهرمندی آغاز سخن کردی، ناگهان در دلم دریچه‌یی گشوده شد و شادی بی حسابی به قلبم ریخت؛ چرا که دیدم، ما، رنجیدگی‌های حاصل از روزگار را، چون موج های غُرانِ بیتاب، چه خوب از سر می‌گذرانیم و باز بالا می‌پریم و بالاتر، و فریاد می‌کشیم: الا ای موج دیگر! بیا بیتاب بگذر!  این عبارت ها را نادر ابراهیمی‌یی خلق کرده که استادِ خلق عبارت های پیچیده است. نادر ابراهیمی‌یی که نوشته های عاشقانه‌اش سالهاست که در اوج دارد می‌درخشد ولی همین نادر خان ابراهیمی به همین سادگی با توجه به جزئیات مفهوم عشق را به ما آموخته است. حالا این نوشته ها را مقایسه کنید با چیزی که دارند از عشق به ما نشان می‌دهند. که حیف است واژه عشق را به آن اطلاق کردن. حال حساب کنید چند پائیز گذشته است و ما چقدر فرصت از دست داده‌ایم. چقدر می‌توانستیم این عشق های ناب را بخوانیم و یاد بگیریم ولی وقتمان را صرف خبر های وایرال شده در فضای بی عشق مجازی کردیم. قهوه ات را بخور آرام گوش کن شاید باهم دوباره قهوه‌ای نخوریم و فرصت دیگری نباشد برای حرف زدن درباره‌ی تو چیزی نمی‌گویم، درباره‌ی خودم نیز. ما نقطه‌ی صفریم بر شمال عشق دو سطرِ حاشیه‌نویسی شده بامداد اما درباره‌ی چیزی بزرگ‌تر از تو و بزرگ‌تر از من حرف می‌زنم پاک‌تر از تو و من. عشق، پروانه‌ای بهشتی که روی شانه‌های‌مان نشست و فراریش دادیم ماهی‌یی طلایی که از عمق دریا آمد و لهش کردیم ستاره‌ی آبی که دستش را دراز کرد و ما پس زدیم. این ها عبارت هایی بود از کتاب ((صد نامه‌ی عاشقانه)) از نزار قبانی، عاشقی که معشوقه‌اش را در یک بمب‌گذاری از دست داد...این عبارت ها همه دارند به ما می‌گویند که آی! ابناء بشر اینی که دارند به شما نشان می‌دهند عشق نیست.  عشق چیزی محترم‌تر، عمیق‌تر و با شخصیت تری‌ست از چیزی که ما داریم تجربه‌اش می‌کنیم. ما همین امروز می‌توانیم تمام معادلات را عوض کنیم، اگر بخواهیم، اگر بخوانیم. بیایید فرصت باقی مانده را برای قیام علیه ابتذال استفاده کنیم. امیرحسین اکبری