پیش فروش کتاب مرلین مونرو غمگین نیست شروع شد.
مرلین مونرو غمگین نیست آخرین نوشته محمدامین چیتگران و تازه ترین کتاب نشر اسم در بستر زمانی جنگ، راوی چند داستان موازیست. داستانهایی که به بهترین شکل، خشونت جنگ و لطفات عشق را در یک جا باهم جمع کردهاند.
مرلین مونرو غمگین نیست آخرین نوشته محمدامین چیتگران و تازه ترین کتاب نشر اسم در بستر زمانی جنگ، راوی چند داستان موازیست. داستانهایی که به بهترین شکل، خشونت جنگ و لطفات عشق را در یک جا باهم جمع کردهاند. کتاب مرلین مونرو غمگین نیست، داستان بلندیست که نام تمام شخصیتها واقعی هستند و سعی شده در آن روند قصه به تاریخ وفادار باشد. داستانی که شاید بیش از هر چیزی سعی کرده است راوی مرگ انسان هایی باشد که بعد از تلاطم جنگ هیچ کسی از آنها یادی نمیکند. انسانهایی که معمولی هستند، اشتباه میکنند، عاشق میشوند، مبارزه میکنند و میمیرند.
بریده ای از کتاب: 25 شهریورماه 1359، 17 سپتامبر 1980؛ در ایوان اصلی کاخ ریاست جمهوری، صدام حسین با همسرش ساجده طلفاح نشستهاند روبروی هم و شام، کباب استیک به همراه شراب فرانسوی که طارق عزیز از پاریس برای صدام هدیه آورده است، میخورند. ساجده سارافونی مشکی پوشیده و سعی میکند از همه شبها که برای او پیراهنی سفید با شلواری پارچهای پوشیده است، جذابتر به نظر برسد. صدام به عادت همیشگی سه دکمه بالای پیراهنش را باز گذاشته است و تلاش دارد سینهی ستبر مردانهاش را به رخ بکشد. چند لقمهای از شروع شام گذر نکرده که ساجده تکهای گوشت بر دهان نگذاشته به صدام نگاه می کند و با لوندیترین لحنی که یک زن باید داشته باشد، از صدام میپرسد که چه میشود فردا شب شام را در دورترین جای از این کاخ کنار هم باشند؟ صدام به او نگاه میکند و با نگاهش به او میفهماند که مثلاً کجا؟ ساجده تکهای از استیک را میگذارد گوشهی دهانش و گیلاسش را برمیدارد و به علامت سلامتی میگیرد روبروی صورت صدام و میگوید: تهران!