بسم الله الرحمن الرحیم
 
اواخر سال 98 بود و طبق روال هر سال، ما آماده اقتضائات شب عید می‌شدیم.
از آماده سازی بسته های پیشنهادی مطالعه کتاب در تعطیلی های عید تا معرفی کتاب های ایران‌گردی برای راحت‌تر کردن انتخاب مقصد سفرهای نوروز.
یک سری خبرهایی رسیده بود که در انتهای شرقی این کره خاکی ویروسی پیداشده که علتش یک یا چند خفاش! بوده.
طبیعتاً اوایل، واکنش ما مثل بقیه دنیا صرفاً تعجب بود ولی از بعدش نگوییم!
ما مشغول برنامه ریزی برنامه های اسفند بودیم که کم کم زمزمه انتشار این ویروس به کشورهای دیگه شنیده شد.
زمزمه ها انقدر ادامه پیدا کرد تا به فریاد تبدیل شد.
از اسفند‌ماه بود که هشدارهای وزارت بهداشت مبنی بر ورود مهمان ناخوانده ای اعلام شد و از آنجا که ما ایرانیان به ذات مهمان نواز هستیم، نگرانی های زیادی را برانگیخت.
کم کم تناقضات در دستورالعمل ها خودش رو نمایان کرد و سازمان بهداشت جهانی هر روز یافته های روز قبل خودش رو منع می‌کرد.
یک روز می‌گفتند ماسک برای همه اجباری است.
فرداش می‌گفتند که نه خیر فقط افراد علامت دار ماسک بزنند.
پس فردایش یکی مصاحبه می‌کرد که باید ایمنی گله ای پیدا کنیم و کلاً کسی ماسک نزند...
هرچه بود این ویروس هنوز آنقدر ها برای کسی جدی نبود تا اینکه در خبرها اعلام شد که به غیر از مشاغل ضروری بقیه مشاغل تعطیل!
خب عید نوروز بود و تقریبا هرسال هم تا سیزدهم فروردین به غیر از مشاغل ضروری بقیه خود به خود تعطیل بودند.
تنها فرقی که امسال داشت این بود که عید دیدنی و مسافرت و ... تعطیل بود.
البته بهتر است بگوییم تنها شباهت امسال با سال های پیش تعطیلی عید بود و گرنه بقیه اش تفاوت بود.
هرچه می گذشت آمار کاهش که پیدا نمی‌کرد بیشتر هم می‌شد.
هفته اول بعد از تعطیلی که تمدید شد هرکسی در هر شغلی به فکر آینده افتاد که چه می‌شود.
هرکسی به آینده از منظر خودش نگاه می کرد.
یکی از هفته بعد صحبت می‌کرد، یکی از بعد تعطیلی های نوروز، عده ای از سال بعد و عده ای هم از دوران پساکرونا.
در همین حین بود که ما تصمیم گرفتیم برای سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اقداماتی را انجام دهیم.
رسالت ما کتاب است و افتخارمان به نحو احسن انجام دادن این رسالت.
اقدام کوتاه مدت ما از همان اواسط اسفندماه و قبل از تعطیلی ها اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی، ضد عفونی کردن فروشگاه و مهیاکردن وسایل مقابله شخصی با کرونا مثل الکل بود.
اقدام میان مدت ما هم از همان موقع آغاز شد.
ما امکان خرید غیرحضوری از طریق وآتس‌آپ را فراهم کردیم.
این طرح به غیر از اینکه شما امکان خرید بدون به خطر افتادن سلامتی‌تان را داشتید چند ویژگی دیگر هم داشت از جمله این که ارسال به تمام نقاط ایران بدون هیچ هزینه ای انجام می شد، شما هرکتابی که نیاز داشتید را می توانستید از طریق این طرح تهیه کنید.
خب شاید بگویید ویژگی‌اش چیست؟ که باید عرض کنیم ما هر کتابی را هم که موجود نداشتیم به شما نه نمی‌گفتیم و برای قدردانی از شما به خاطر رعایت وظیفه اجتماعی‌تان برای عدم حضور در اجتماع برای کار های غیر ضروری، ما به جای شما در کل بازار، دنبال کتاب شما می گشتیم.
از طرفی تمام سفارشات را قبل از ارسال ضدعفونی می کردیم که نگرانی بابت این موضوع نداشته باشید.
شاید جالب باشد که بگویم اقدام بلند مدت ما قبل از این که کرونایی باشد شروع شده بود!
ما از مدتی قبل از پیدایش ویروس کرونا راه اندازی سایت فروش اینترنتی کتاب را آغاز کرده بودیم و پیدایش این ویروس و احوالاتی که بر نوع زندگی بشر اعمال کرد، انگیزه ای شد که توان بیشتری صرف این کار بکنیم.
و این نکته گفتنی است که تمام سعی ما بر این بوده که سرعت را فدای کیفیت نکنیم و تلاش کردیم با بیشتر کار کردن سرعت و کیفیت را باهم بالا ببریم.
این خلاصه ای بود از اتفاقاتی که در این چندماه افتاده بود و مسیری که منتهی به تولد این سایت در دوران سخت کرونا شد.
امید داریم همه باهم دوران شیرین پساکرونا که همان دوران آسانی پس از سختی وعده داده شده است را بچشیم.