«گل زعفران» نام تمساح جوانی است که کنار گل زعفران سر از تخم درمیآورد و همه او را به این نام صدا میکنند. گل زعفران از دوران نوجوانی گیاهخواری را انتخاب میکند. او دندانهای تیز، پوستِ زبر و کلفت و چشمان ترسناکی دارد؛ ولی با همه مهربان و خوشروست. روزی به آن طرف رودخانه میرود تا دوستان جدیدی پیدا کند. او گوزنی را در حال آب خوردن میبیند. گل زعفران سلام میکند و لبخند میزند؛ ولی گوزن فرار میکند! بعد فیلکوچولو و خرگوش میآیند و باز هم گل زعفران سلام میکند و لبخند میزند؛ ولی آنها هم پا به فرار میگذارند. آخر چرا؟ او که به همه لبخند میزند
مجموعهی بهترین نویسندگان ایران با در کنار هم قرار دادن داستانهایی از نویسندگان تاثیرگذار و صاحب نام حوزه ی کودک، همراه تصویرگریهایی متناسب، مجموعهای ماندگار و خواندنی از آثار این بزرگان گردآورده است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران