loader-img
loader-img-2

اردوگاه بطری های گمشده

5 / 0
  • ناشر : پیدایش
  • نویسنده : لیسا گرف
  • زبان کتاب : فارسی
  • تعداد صفحات : 260
  • سال نشر : 1397
  • چاپ جاری : 3
  • نوع جلد : شومیز
  • شابک : 9786002965424
  • قطع : پالتویی
  • مترجم : فریده خرمی
  • حداقل رده سنی : 12
  • حداکثر رده سنی : 18
like like
like like

بطری شیشه‌ای کوچکی، به اندازه‌ی یک توپ پینگ‌پنگ، که در ته آن حروف برجسته‌ی کره‌ی بادام‌زمینی دارلینگتن نقش بسته بود. بطری خالی بود اما نقطه‌ای نورانی در میان آن می‌درخشید. کدی این منظره را بارها دیده بود و هرگز از آن سیر نمی‌شد. هر‌چه خورشید پایین‌تر می‌رفت، گوی آن با درخشش بیشتری شعله‌ور می‌شد. یک گوی ِزرد براق، مثلِ کرم شب‌تاب، که در نهایت به رنگ بنفشِ آتشین در‌‌می‌آمد. در لحظه‌ای که خورشید کاملاً غروب می‌کرد، گوی، درخشان‌تر از همیشه بود و بعد کم‌سوتر و کم‌سو‌تر می‌شد و تا فرارسیدن صبح هیچ‌چیز از آن باقی نمی‌ماند. کدی با شنیدن صدای پای مادرش که از عقب قایق به سمت او می‌آمد، بطری شیشه‌ای را کنار گذاشت. مادرش به او گفت: «من و توبی داشتیم فکر می‌کردیم که برگردیم ساحل.» توبی، حالا دیگر پدر کدی بود و از روز اول هم پدر کدی بود اما آن دو چند وقتی بیشتر نبود که همدیگر را پیدا کرده بودند. کدی آن‌چنان با توبی جور بود که انگار او لنگه‌ی چپ دستکشِ دست راستش بود. کدی، مادرش جنیفر را از خیلی پیش‌تر می‌شناخت اما چند وقتی بیشتر نبود که اعضای یک خانواده شده بودند. کدی آن چنان با جنیفر جور بود که انگار او لنگه‌ی راستِ دستکشِ دستِ چپش بود. گرچه، می‌شد گفت که توبی و جنیفر ذره‌ای با هم جور نبودند. شاید به خاطر نوع بافت‌شان بود، یا رنگِ کاموای‌شان؛ هرچه بود پدر و مادر کدی جفت‌های یک دستکش نبودند. این جفت نبودن انگار توبی را زیاد اذیت نمی‌کرد اما جنیفر...

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "اردوگاه بطری های گمشده" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک