یک روز یکی از آن پستانداران عظیم خود را به ساحل رساند. آمده بود تا روی شن ها بمیرد. به زحمت نفس می کشید، انگار دنیا را در درون دنده هایش جا می داد. نهنگ از توان افتاده در آستانه مرگ بود و مهلتش به سر رسیده بود. مردم هجوم بردند تا تکه هایی از گوشت تنش ببرند و قطعه قطعه به وزن چند کیلو بردارند. نهنگ هنوز نمرده بود و استخوان هایش در پرتو آفتاب برق می زد. حالا کشورم را مثل یکی از آن نهنگ ها می دیدم که به خشکی نشسته تا نفس واپسین را بکشد.
کلیه حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی اسم است.
2021 © Copyright - almaatech.ir
شما هم می توانید در مورد این کالا نظر بدهید.
نظرات کاربران ( نظر)برای ثبت نظر، نقد و بررسی شما لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از سایت خریده باشید نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد