loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

از وقتی تو رفتی... (نامه هایی از پراگ)

5 / 0
like like
like like

قسمت هایی از کتاب از وقتی که تو رفتی… (لذت متن)
 ... این ها، رفیق عزیز، ابزار یا بهانۀ تداوم بقای امثال این بنده است... و ضرورتش هم برای بندۀ پرت و رویازده و رویاگیر، الزامم به ادامۀ زنده بودن است که نمی دانم تا چه مدت دیگری به طول خواهد کشید... و اگر خدا خواست و صدای ناچیز ما (زیر غرّش انفجارها) به گوش دو سه پنج هفت نفری رسید (از هفت تا بالاتر نمی روم)، دلم می خواهد این سوغاتی را که در این مرحله از زندگی در ته ته ته عمر حفظ کرده ام، با دیگران در میان بگذارم، مثل این رفیق عزیز ما که اواخر به این جا آمد و گز آورد و سوهان آورد و (به به به!) توت خشکه آورد و لبخند و مهربانی آورد و یادهای خوش آورد و ما را شاد و زنده دل ساخت، زنده باشد...

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "از وقتی تو رفتی... (نامه هایی از پراگ)" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک