سنگ
محصولات مرتبط
کتاب «سنگ» نوشته خانم «قدسیه پائینی» به روایت زندگی یکی از سپاهیان لشکر عمر سعد به نام «زرعه ابن ابان» است که توسط امام حسین (ع) نفرین شده. داستان از خانه «شاکیه» رقاصه زیبای شهر دمشق آغاز میشود. زرعه مهمان او شده، دل به او سپرده و ساکن خانهاش شدهاست. زرعه که برای جلب محبت شاکیه قصد کرده از او تندیسی بسازد، به دنبال سنگی مناسب میگردد. در این میان، زرعه با بیماری تشنگی شدید دست در گریبان است و گاه از شدت عطش به جنون میرسد.
پس از مدتی، زرعه از وجود سنگی متبرک به خون اباعبدالله الحسین (ع) در کاخ خلیفه باخبر میشود و عزمش را جزم میکند که باید آن سنگ را به دست بیاورد؛ هم برای ساختن مجسمهای تمام قد از دلبرش شاکیه، هم برای پاک کردن خاطرات روز عاشورا و اتفاقات کربلا از ذهنش. زرعه در طول داستان سنگ، سعی در تمام کردن این مجسمه میکند و در عین حال با مرور خاطرات کربلا و عطش شدیدش عقلش را از دست میدهد.
اما آیا او میتواند مجسمه را تمام کند؟ با کامل شدن مجسمه، نظر شاکیه جلب میشود؟ نفرینی که حسین بن علی بر زرعه کرده، تا چه حد پیش میرود؟ چرا خاطرات روز دهم از جلوی چشم زرعه تکان نمیخورد؟
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران