loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

داگلی بغلی نگران نباش

5 / 0
like like
like like

داگلی و باباش مشغول بازی بودند. داگلی پرسید: «پشتت چی قایم کردی؟ این دستت نه، آن یکی.» بابا لبخندی زد و گفت: «یک چیز برای تو!» آن چیز، یک کلاه پشمی نو بود.
کتاب «نگران نباش داگلی بغلی» درباره داگلی، همان بچه‌خرس دوست‌داشتنی و عاشق بغل‌کردن است. در این داستان پدر داگلی هدیه‌ای به او می‌دهد، یک کلاه پشمی نو. داگلی از پدرش تشکر می‌کند و با خوش‌حالی می‌رود تا کلاهش را به همه نشان بدهد. اما در راه اتفاق بدی برای کلاهش می‌افتد. گوشه کلاهش به شاخه درخت گیر می‌کند و کلاهش تبدیل می‌شود به یک رشته نخ دراز پشمی. حالا داگلی نگران این است که چطور واقعیت را به پدرش بگوید. او با کمک دوستانش به دنبال راه حلی برای این ماجرا می‌گردند.
داگلی بغلی، داگلی بغلی و پخت و پز پرماجرا، ما خیلی دوستت داریم داگلی بغلی و داگلی بغلی و خواب پرماجرا از دیگر داستان‌های مجموعه داگلی بغلی است.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "داگلی بغلی نگران نباش" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک