loader-img
loader-img-2

آن جا که پنچرگیری ها تمام می شوند

5 / 0
  • ناشر : ققنوس ققنوس
  • نویسنده : حامد حبیبی
  • زبان کتاب : فارسی
  • تعداد صفحات : 118
  • سال نشر : 1395
  • چاپ جاری : 4
  • نوع جلد : شومیز
  • شابک : 9789643117573
  • قطع : رقعی
  • دسته بندی : بزرگسال
like like
like like

«آن‌جا که پنچرگیری‌ها تمام می‌شوند» کتابی نوشته حامد حبیبی( -1357)، نویسنده ایرانی است. این کتاب دربردارنده 9 داستان کوتاه است و دومین اثر این نویسنده به شمار می‌رود.
در یکی از داستان‌های این کتاب به نام «شب در ساتن سفید» می‌خوانیم:
«...اگر به زیر خاک نمی‌رفت شاید چیزی از آن باقی نمی‌ماند.»
«شاید.» و اضافه کرد: «عقیده داشته‌اند با نوشیدن از آن، قدرت حیوان به انسان منتقل می‌شود.»
مرد این را که گفت روی مبل دست کشید. بعد سرش را جلو برد و محو جامی فلزی شد که در پایین به سر عقابی می‌رسید با دو شاخ روی سرش که به عقب برگشته بود و پنجه‌هایی که رو به جلو دراز کرده بود. سر عقاب به پایین خم بود و چشم‌هایش حالتی داشت که انگار دارد به چیزی فکر می‌کند. صاحبِ خانه چند گام بلند رو به زن برداشت و گفت: «واقعا که هیچ چیز برای زنِ خانه آرامش‌بخش‌تر از کمد دیواری نیست.» زن همان طور که از کمد دیواری چشم برنمی‌داشت، گفت: «آخ آره.»
مرد از روی مبل بلند شد و گفت: «شانسی که ما آوردیم این است که سلیقه‌هایمان یکی است.» می‌خواست بگوید شما خوش‌سلیقه‌اید ولی نگفت تا فروشنده بو نبَرد که از خانه خوشش آمده. صاحب‌خانه که با دست دعوتشان می‌کرد به سمت دیگر خانه بروند جواب داد: «بهتر بود می‌گفتید خوش‌سلیقه‌ایم. انتخابی که خوش‌سلیقه‌ها می‌کنند مثل دستخط چپ‌دست‌ها شبیه هم است.»
بعد یکدفعه ایستاد، برگشت و انگشتش را به سمت مرد تکان داد و خوشحال از این که کشف کرده، گفت: «تمدن‌های گمشده... اسمش همین بود، نه؟» مرد سری به تأیید تکان داد. صاحب‌خانه که اعتماد به حافظه‌اش را به دست آورده بود، کف دستانش را به هم مالید: «از اول می‌گفتم صدایتان برایم آشناست، اطلاعات تاریخیتان هم که معلوم بود...»

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "آن جا که پنچرگیری ها تمام می شوند" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک