loader-img
loader-img-2

کابوی تحمل ناپذیر (پنج داستان و دوخطابه)

5 / 0
like like
like like

بولانیو می گوید: «به راستی سالم تر است سفر نکردن، سالم تر است جنب نخوردن و هرگز از خانه پا بیرون نگذاشتن، بهتر است در زمستان خود را با لباسی گرم بپوشانید و تنها در تابستان شال گردنتان را بردارید، سالم تر است نه دهان بگشایید و نه پلک برهم زنید، سالم تر است نفس نکشیدن. اما حقیقت این است که نفس می کشید و رهسپار سفر می شوید.» و او خود در این سفر لای تک تک منافذ، در پی هر قدمی که برمی دارد، با و در ادبیات نفس می کشد. چه آنکه خود، ادبیات را محصول رگباری شگفت از خون، عرق، اسپرم و اشک می داند.
وقتی بولانیو کتاب حاضر را به ناشرش تحویل می داد، در مخیله اش هم نمی گنجید که روزهایش به شماره افتاده اند. و کمتر از پانزده روز بعد در انتظار پیوند کبد از دنیا رفت و کابوی تحمل ناپذیر را هرگز به چشم ندید. با این همه آنگاه که خطابه «ادبیات + بیماری = بیماری» را به رفیق و پزشک معالجش ویکتور بارگاس تقدیم می کرد، گویا صدای جرس را از دوردست ها می شنید که با صلای نویسنده ی محبوبش، بورخس در هم آمیخته بود که می گفت: «تنها آنچه گذشته است، از آن ماست.»
روبرتو بولانو در "کابوی تحمل ناپذیر" پنج داستان و دو مقاله را ارائه کرده است. در جیم ، او از برخورد با غمگین ترین آمریکایی در جهان سخن می گوید. در کابوی غیرقابل تحمل، وکیل نمونه ای از آرژانتین را به تصویر می کشد که در عضو گروه پامپاها است. در پلیس موش ها ، کارآگاه پپه التیرا ما را از سیاست شوم زیرزمینی آگاه می سازد. سفر آلوارو روسلوت سرنوشت غیرمعمول یک نویسنده آرژانتینی دهه پنجاه را نشان می دهد. دو روایت کاتولیکی، احتمال رویارویی یک نوجوان و یک قاتل سریالی مذهبی را ارائه می دهد. از بین این دو روایت، ادبیات + بیماری = بیماری ، ما را با شوخ طبعی بولانو غافلگیر می کند و در اسطوره های کتولوه چند صحنه ادبی مطرح می شوند.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کابوی تحمل ناپذیر (پنج داستان و دوخطابه)" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک