مگر میشود یکی از شخصیتهای داستانی سرخود از وسط داستان بیرون بیاید و دنبال خرگوشش بگردد؟ آن هم نه یک خرگوش معمولی، بلکه خرگوش هیمالیایی! اما این اتفاق در داستان «ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی اش» رخ میدهد. درست شنیدید اسم قهرمان داستان ما اِدسون آرانتِس دوناسیمِنتو است. وای چه اسم طولانی و سختی! برای همین توی داستان به او میگوییم: «دیکو» یا «پله» به همین راحتی!ماجرا از این قرار است که یک نویسندهی جنوبی به ناشرش قول داده داستانی رئالیستی بنویسد. برای همین هم خودکار و کاغذش را برمیدارد و شروع به نوشتن میکند، اما در همان حین، سروکلهی پسرکی با نوشابهی فانتایی در دست، پیدا میشود که میگوید باید در داستان باشد! اما نویسنده او را به یاد نمیآورد! بدتر اینکه «اِدسون آرانتِس دوناسیمِنتو و خرگوش هیمالیایی اش» هم هیچ رقمه از داستان بیرون نمیروند! تنها راه اینکه بفهمیم خرگوش هیمالیایی بعد از فرار از داستان رفته نشسته زیر سایهی درخت بیعارو یا الان دور و بر آبشار نیاگارا، مشغول خوردن علف تازه است، باید کتاب را بخوانیم.
ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی اش
5 / 0
- ناشر : فاطمی
- زبان کتاب : فارسی
- تعداد صفحات : 191
- سال نشر : 1398
- چاپ جاری : 1
- نوع جلد : شومیز
- شابک : 9786226011341
- قطع : رقعی
- حداقل رده سنی : 12
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران