«بلاخره شب عید شد!» داگلی این را با صدای بلند گفت و با بیشترین سرعتی که میتوانست، به میان برفها دوید. میخواست از تکتک لحظههایش استفاده کند. داگلی آنقدر پر از شوق بغل کردن شده بود…
در کتاب «داگلی بغلی عیدت مبارک» بالاخره شب عید میآید. داگلی میخواهد از تک تک لحظههایاش استفاده کند. او به میان برفها میدود و شوق بغل کردن دارد که سراغ درختها میرود. اما باز دلاش بغل میخواهد که دوستاناش با گلوله برفی او را یک داگلی برفی میکنند! داگلی و دوستاناش با هم یک آدمبرفی بزرگ میسازند که داگلی محکم بغلاش میکند و آدم برفی تشکر میکند. ناگهان صدای جرینگ جرینگ میشنوند و رودی را میبینند، گوزن کوچکی که معجزۀ عید را نشانشان میدهد. آنها با هم یک درخت میسازند و فرشتههای برفی درست میکنند.
داگلی بغلی عیدت مبارک
5 / 0
- ناشر : مبتکران
- زبان کتاب : فارسی
- تعداد صفحات : 32
- سال نشر : 1398
- چاپ جاری : 1
- نوع جلد : شومیز
- شابک : 9789640727928
- قطع : خشتی
- مترجم : نسرین ابراهیمی لویه
- حداقل رده سنی : 5
- حداکثر رده سنی : 8
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران