loader-img
loader-img-2

سرشار زندگی

5 / 0

(پای نیاز پر شورم به او هم وسط بود. از اولین باری که دیدمش دچارش شدم. دفعه اول رفت. از خانه خاله اش، آنجا که موقع خوردن چای همدیگر را دیده بودیم بیرون رفت و من حالم بدون او خوب نبود، علیلی بیش نبودم تا این که دوباره دیدمش.
اما به خاطر او باید جور دیگری زندگی می کردم. یک خبرنگار ، یک بنا هر چی که دم دست بود. نثرم ،هرجوری بود، از او نشات می گرفت . چون همیشه حرفه ام را کنار می گذاشتم. ازش نفرت داشتم، ناامید می شدم. کاغذ را مچاله می کردم و پرت می کردم وسط اتاق . اما او می توانست آن نوشته های دور انداخته شده را زیر و رو کند و یک چیزهایی دستگیرش شود، من هم واقعا هیچ وقت نمیدانستم کی خوبم....)

در سرشار زندگی ماجرای روزهای متفاوتی از زندگی نویسنده را در این کتاب می خوانید که منتظر به دنیا آمدن فرزندش بوده و این اتفاق، داستان ها و جریانات زیبا و متفاوتی را در زندگی اش به وجود می آورد.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "سرشار زندگی" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک