
بیشعورها (نظریه ای درباره دونالد ترامپ - کتاب بیشعوری 5)
- ناشر : تیسا
- زبان کتاب : فارسی
- تعداد صفحات : 1
- سال نشر : 1396
- چاپ جاری : 1
- نوع جلد : شومیز
- شابک : 9786007683767
- قطع : رقعی
- مترجم : مریم احمدی
- دسته بندی : بزرگسال
محصولات مرتبط
تاب بیشعورها: نظریهای درباره دونالد ترامپ اثر آرون جیمز، به واکاوی شخصیت ترامپ میپردازد و نشان میدهد که او یک بیشعور است.
این کتاب به هیچوجه، به این مسئله که آیا ترامپ یک بیشعور هست یا خیر نمیپردازد چرا که در این مورد، اجماع گستردهای وجود دارد. در واقع نمیتوان صفتی بهتر از بیشعور برای او پیدا کرد. اصلا همین بیشعوری باعث شده که ترامپ همین هوادارانش را جذب کند. در واقع سوال این است که ترامپ دقیقاً به کدام گونهی موجود در اکوسیستم بیشعوری، تعلق دارد؟
آرون جیمز (Aaron James) در کتاب بیشعورها (Assholes: a theory of Donald Trump) آورده است: نوشتن در مورد دونالد ترامپ را پیش از به شهرت رسیدن وی در عرصۀ سیاسی آغاز کرده بودم و در ابتدا، دربارۀ اینکه او را در چه گروهی جای بدهم، تردید داشتم. از خود پرسیدم آیا این مرد صرفاً یک بیشعور است یا یک آدم لوده؟ من در جواب اینطور نوشتم: دونالد ترامپ فقط دوست دارد در رادیو و تلویزیون مطرح باشد. او در مستند "سیبزمینیهای کوچک؛ چه کسی لیگ فوتبال ایالات متحده را نابود کرد؟" به طور متقاعد کنندهای به عنوان یک بیشعور به تصویر کشیده شد.
به نظر میرسد دونالد ترامپ حساسیت فوقالعادهای نسبت به دستهایش دارد. این قضیه از آنجا شروع شد که، مجلۀ اسپای از سال 1998 به بعد، دائماً او را «نوکیسۀ کوتاه انگشتی» خطاب میکرد. ترامپ بارها تلاش کرد به این اتهامات پاسخ دهد، البته او با این قضیه که یک ثروتمند نوکیسه، بینزاکت و ضد روشنفکر نامیده شود، مشکلی نداشت. به گفتۀ گریدون کارتر، از بنیانگذاران مجله اسپای، مشکل ترامپ، خطاب شدن به عنوان یک «کوتاه انگشتی» بود.
این کنجکاوی دربارۀ انگشتان ترامپ و حاشیههای آن چگونه به عرصۀ سیاست امریکا کشانده شد؟ جواب به یکی از بزنگاههای تاریخی ایالات متحده، یعنی مناظرههای ریاستجمهوری در سال 2016 برمیگردد که در آن سطح ادب و نزاکت در ادبیات سیاسی امریکا سقوط کرد. در یکی از مناظرهها مارکو روبیو، سناتور فلوریدا، انگشتان کوتاه ترامپ را به سخره گرفت.
در مورد نحوۀ عملکرد سیستم سرمایهداری بیشعور در عرصۀ سیاسی، باید گفت این سیستم مانند سیستم کارآفرینی بازار عمل میکند، اما دیگر «دستان نامرئی» آدام اسمیت در کار نیست که بخواهد امور را به نفع همگان اعمال کند. کارآفرینان سیاسی در داخل و خارج ادارات دولتی، بذر تفرقه را در میان رأیدهندگان میپاشند، سپس با به خشم آوردن مردم، آنها را در مسیری هدایت میکنند که برایشان قدرت و سود به همراه دارد.
ترامپ، بهرغم ضعفهایش، برای کسانی که به سیستم موجود بیاعتمادند و آن را حقیر میدانند، همچون کورسوی امیدی برای تغییر وضع موجود و ادامۀ ابرقدرتی ایالات متحده است. در این سیستم فاسد، پیشرفت با برنده شدن یک بیشعور در رقابت بیشعوری هممعنی میشود و این پرسش پیش میآید: «آیا ممکن است که یک بیشعور تمام عیار، چنین لطف بزرگی در حق ما انجام دهد و با فساد مبارزه کند؟
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران