گربه بلیتس

«رابرت وستال» این اثر را بر پایه یک حس غریزی حیوانی نوشته است. قهرمان داستان این کتاب یک گربه است. گربه‌ای که به‌دلیل وقوع جنگ جهانی دوم از صاحبش جدا افتاده، و به دنبال آقای بلیتس پای گربه هم به جنگ باز می‌شود. گربه وجود صاحب خود را در دوردست‌ها حس می‌کند و تصمیم می‌گیرد به دنبال او برود. این گربۀ نازپرورده که همواره در خانه بوده و به یافتن غذایی بدون دردسر عادت داشته، گرسنه و نالان مجبور می‌شود برای اولین بار دست به شکار بزند؛ آنهم چه شکاری! 
گربه بلیتس یکی از پرفروش‌ترین آثار داستانی مرتبط با رویدادهای جنگ جهانی دوم بوده و همواره مورد استقبال قرار گرفته است.
برشی از متن کتاب:
در روزهای بعد، در شکار خرگوش‌ها خوش‌شانس نبود. در وجودش غرایزی بود که می توانست پاورچین پاورچین برود، جست بزند و گردن طعمه را گاز بزند، اما بس که در گذشته آن‌ها را به کار نبرده بود، از وجودش رخت بسته بودند و بازگشت‌شان بسیار آهسته بود. از بس تعلل می‌کرد، در کارش با مشکل مواجه می‌شد. مصداق این ضرب‌المثل شده بود که: اندیشه بسیار بپیچاند کار!