رسم عاشق کشی (آپارتمان روباز)
محصولات مرتبط
چشم برنمیداشت. لبخند میزد. سر تکان داد و گفت: «آدم عجیبی هستی!»
جملهای را که قبلاً بهیاد او نوشته بودم، به زبان آوردم: «هرکسی در عاشقی سبک خودش را دارد!»
ادامۀ جملهای را که نوشته بودم، برایش نگفتم که مسلماً سبک عشقی شکسپیر با استریندبرگ و چخوف فرق داشته و خیلی راحت میشود این را از خواندن آثارشان فهمید و شاید یک روز مقالهای با هدف بیان این جمله نوشتم که آدمها مطابق با میزان تخیلشان است که عاشق میشوند.
گفت: «پس باید بگویم عاشق عجیبی هستی!»
ناگهان بلند شد ایستاد. من هم ایستادم... راه افتاد رفت، بدون خداحافظی! واقعاً چی فکر میکند؟!
بلند گفتم: «خداحافظ!»
حتی برنگشت نگاه کند...
«رسم عاشقکشی» یک رمان اجتماعی است که با رویکرد مسائل عاطفی میان جوانان نوشته شده است.
داستان این رمان که تمی عاشقانه دارد از یک مجلس ختم شروع می شود؛ مجلس ختم مادر قهرمان داستان و دیدن پیام تسلیتی در روزنامه که از سوی دختری صادر شده است که روزگاری با او دارای رابطه ای عاطفی بوده است: «وقتی توی روزنامه اسم بنفشه جمالی را پای پیام تسلیتی با این مضمون دیدم که درگذشت مادر عزیزت را تسلیت می گویم، شوکه شدم. چنین معرفتی را از او سراغ نداشتم. دیدن اسمش مرا از فکر مرگ مادر غافل کرد. رفتم توی اتاق طبقه سوم خانه پدری که به خصوص دوران دانشجویی ام را در آن گذراندم و غرق خاطراتی شدم با بنفشه...»
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران