loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

روشنایی

5 / 0
like like
like like

ساراماگو رفت تا رمانی را که در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه نوشته بود بیاورد رمانی که از همان زمان گم شده بود وقتی برگشت کتاب روشنایی زیر بغلش بود در واقع یک دسته کاغذ تایپ شده اما کاغذها نه رنگ و رو رفته و زرد شده بودند و نه آسیب دیده بودن گویی زمان برای این کتاب ارزش و احترام بیشتری قائل شده بود تا کسانی که کتاب برایشان فرستاده بود ناشر به او گفته بود که با افتخار آن را چاپ خواهد کرد و این اتفاق در یکی از روزهای سال 1999 افتاد یعنی زمانی که او در حال نوشتن آخرین صفحه های کتاب انجیل عیسی مسیح بود ساراگوما در پاسخ به ناشر گفته بود نه خیلی ممنون اما حالا نه و سپس ناشر را همراه با رمان پیدا شده اش ترک کرده بود او سرانجام پاسخی را دریافت کرده بود که میبایست 47 سال پیش دریافت میکرد یعنی زمانی که او یک جوان سی و یکئساله و با ذهنی پر از رویا بود اما ناشر این پاسخ را از او دریغ کرده بود رفتار آن موقع ناشر ساراگوما را به یک دهه سکوت فرو برده بود سکوتی درد ناک در سال هایی بی بازگشت

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "روشنایی" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک