محصولات مرتبط
«فصل شیدایی لیلاها» نوشتهای از «سید علی شجاعی» داستان کربلا از زمان حرکت قافله از مکه تا عصر روز عاشورا را به روایت هفت نفر بیان میکند: «زهیر بن قین، ضحاک بن عبدالله مشرفی، حر بن یزید ریاحی، عبید الله بن حر جعفی، عمرو بن قرظه انصاری، شبث بن ربعی و من». اینها نامهاییست که شاید فقط در روضهها شنیده باشیم؛ اما شناختی از آنها نداریم. آقای شجاعی با بیان حکایت عاشورا از زبان این اشخاص، هم کربلا را از منظری متفاوت به تصویر کشیده، هم به این شخصیتهای کمتر دیده شدهی ماجرا پرداخته است. در بخشی از فصل ضحاک بن عبدالله میخوانیم:
این بوی سوختن از آنِ قلب من است یا عقلم؟ یا خیمههایی که هنوز... نفرین آسمان بر من! من که با حسین بودم. به قاعده همه سفر. نفرین بر خرد وقتنشناس! کجا عقل این همه بیغیرت میشود که مرا؟ چه پیمان جاعلانهای. کودکان هم چنین نمیکند که من. من با حسین بودم.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران