«ربه کا» که بدون اغراق جزو 20 اثر برتر حوزه رمان کلاسیک قرار می گیرد؛ درباره دختری خدمتکار است که زندگی اش با یک اتفاق به طور کامل زیر و رو می شود: او یک بار که همراه اربابش برای اقامت به یک هتل می رود؛ با مرد ثروتمندی آشنا می شود که قصد ازدواج با دختر را دارد. دخترک بی درنگ می پذیرد و پا به دنیای اشرافی «ماکسیم دووینتر» می گذارد. اما بزرگ ترین شگفتی دنیا برای دختر این نیست؛ با ورود به خانه اعیانی ماکسیم، دختر درمی یابد که این خانه قبلا بانوی دیگری داشته، بانو «ربه کا» که مدتی است از دنیا رفته؛ اما هنوز همه چیز خانه مطابق میل او است. گویی روح ربه کا در خانه جاریست. دختر مجبور می شود برای پیدا کردن جایگاه خود در خانه ربه کا را بشناسد و با روح او به نبرد برخیزد...
رمان ربه کا ویژگی های منحصر به فرد زیادی دارد؛ اما شاید جالب ترین آن ها این باشد که راوی قصه تا پایان برای ما بی نام می مانَد و هیچ کس نمی داند اسم دختر چیست! در تمام رمان همه او را «خانم دووینتر» خطاب می کنند؛ گویی شخصیتی مستقل از «دووینتر» بودن ندارد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران