loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

از راه یخ رفتن

5 / 0
like like
like like

از جدال جنون، ویرانی و خشونت «آگیره، خشم خداوند» در جست‌وجوی الدورادو بر بستر آمازون تا گذر کشتی «فیتزکارلدو»ی حمل کائوچو از کوره‌راهی در پرو، همان دیوانگی بی‌پایانی را دیده‌ایم که در لحظه‌لحظه‌ی زندگی عصیان‌گرانه‌ی او! «ورنر هرتزوگ» همواره همان‌طور فیلم ساخته که زندگی کرده و چه مصداقی برای اثبات این مهم، بهتر از کاری که در حد فاصل 23 نوامبر تا 14 دسامبر 1974 انجام داده است؟ خبر بیماری «لوته ایزنر» کبیر، با آن حجم عظیم نوشته‌ها و پژوهش‌های بی‌بدیلش، به اطلاع هرتزوگ جوان می‌رسد. فیلمساز آلمانی تصمیم می‌گیرد از آسان‌ترین و ساده‌ترین مسیر ممکن خودش را به پاریس و به بالین ایزنر برساند. البته تعریف ساده‌ترین و آسان‌ترین مسیر ممکن برای هرتزوگ کمی متفاوت است! ورنر عزیز با خودش می‌گوید که اگر با پای پیاده و از کوره‌راه و دشت و کوهستان عازم پاریس شود، لوته‌ی عزیزش زنده خواهد ماند. پوتین‌هایش را پوشیده، شال و کلاه کرده و راه می‌افتد و همین حرکت آغازی می‌شود بر نوشتن یادداشت‌های روزانه‌ای در حد فاصل 23 نوامبر تا 14 دسامبر 1974 که چهارسال پس‌از‌آن با نام «از راه یخ رفتن» منتشر می‌شود. یادداشت‌های روزانه‌ی سحرانگیزی که هم‌چون فیلم‌های خود او تصویری عصیانگر و رادیکال از جهان ارائه می‌دهند که نسبت درست و دقیقی با واقعیت روزمره‌ی زندگی دارند، ولی نه آن واقعیتی که همگان فکر می‌کنند دیده و می‌بینند. از راه یخ رفتن، ورای همه‌ی آن چیزی که باید از چنین متنی دریابیم، نوعی کلاس آموزش چگونه دیدن و ثبت و ضبط جهان هم هست که همین نکته خواندنش را به خاصه برای سینماگران، ضروری کرده است.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "از راه یخ رفتن" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک