loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

سگی در خرمن جا

5 / 0
like like
like like

صحنه ی اول: سن تاریک است (شب است) نور یک چراغ به آرامی از طرف چپ سن راه می افتد، گندم را دید می زند و بعدش رو کپه ی کاه می خزد. آنرا هم دور می زند و بعدش روی آن جا می کند. در خود خرمن جا سکوت حکمفرما است، ولی صدای سگهای ده که همان بغل گوش خرمن جا است با حدت شنیده می شود و همراه آن صدای شبگردی که در ده گشت می زند به گوش می رسد:

شبگرد: هـ. . .ا . . . هـ. . . .و. . . هـ . . . . ای . . . .ی

آنجا، روی کپه ی کاه زیر یک پلاس پاره با رنگ سیاه مردی خفته است... کم کم جان می گیرد و بعد از کمی، پلاس را کنار می زند و سر راست می گیرد...

(بخشی از کتاب)

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "سگی در خرمن جا" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک