loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

این منم!

5 / 0
like like
like like

کم‌کم همه‌چیز را می‌فهمم. می‌فهمم که نباید همیشه عشق را در بوق و کرنا کرد. عشق می‌تواند قوی و در عین‌ حال آرام باشد. عشقْ فریاد‌زدن اسمم در زمین فوتبال نیست، بلکه ندای مهربانی از آن سوی اتاق ایزوله است؛ ندایی از سوی شخصی که می‌داند ممکن است هیچ‌وقت صدایش را نشنوم، اما در هر صورت انتخاب می‌کند که با من حرف بزند. عشق نمایشِ تاج‌های درخشان یا دسته‌گل‌های عظیم نیست. عشق را می‌شود در دسته‌گل‌های پلاسیده‌ی روی میز دید که دیگر آب گلدان‌شان هم کثیف شده است؛ دسته‌گل‌هایی که مردم برایم آوردند، اما نمی‌دانستند که آیا اصلاً چشم‌هایم را باز خواهم کرد تا ببینم‌شان یا نه. عشق این نیست که با پلیوری قشنگ از کنار زمین فوتبال شاهد به‌بارنشستن تلاش‌هایم باشند؛ عشق این است که شلخته و با صورتی رنگ‌ورورفته کنار تخت بیمارستانم بنشینند و شاهد ذره‌ذره آب‌شدنم باشند. می‌فهمم که عشق یعنی برای کسی آشفته‌حال شوی. عشق یعنی سخت تلاش کنیم زرهی پولادین را برای محافظت تن‌مان کنیم و بعد، همان زره را برای محافظت از عزیزمان روی تنش بنشانیم. عشق یعنی برهنه‌ایستادن و لرزیدن در برابر چیزی که از آن واهمه داریم تا به آن‌ چه بیش از هر چیزی در دنیا دوستش داریم ادای احترام کنیم. این عشقی است که دگرگونم می‌کند.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "این منم!" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک