وااای، یک هلولا رفته توی شکم مامان!
یعنی مامان هرچی غذا بخورد، میرود توی شکم هلولا؟
میدانم که میخواهد من را هم بخورد، اما من آمادهی آماده هستم.
شنل زوروییام را میپوشم و داد میزنم: «آماده باش هلولا!»
(بخشی از کتاب)
وااای، یک هلولا رفته توی شکم مامان!
یعنی مامان هرچی غذا بخورد، میرود توی شکم هلولا؟
میدانم که میخواهد من را هم بخورد، اما من آمادهی آماده هستم.
شنل زوروییام را میپوشم و داد میزنم: «آماده باش هلولا!»
(بخشی از کتاب)
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران