یکدیگر را همانطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم

در زمانه‌ای که ما زندگی می‌کنیم فریاد روح و روان خود را بسیار عمیق‌تر احساس خواهیم کرد؛ زیرا ما در دوره‌ای به سر می‌بریم که تحولات بسیاری در بُعد درونی‌مان ایجاد می‌شود و من از این بابت بسیار خوشحالم که در بین تمام افرادی که ملاقات کرده‌ام، در تمامی کشورهای مختلفی که سفر کرده‌ام، شاهد این بودم که همگی به دنبال بهبود کیفیت زندگی درونی‌شان هستند. همۀ آن‌ها ناخودآگاه متوجه این موضوع شده‌اند که وقتی درون ما تغییر می‌کند، در نتیجۀ آن دنیای بیرون نیز دگرگون خواهد شد. به همین دلیل هم تصمیم گرفتم تا کتابی دربارۀ مفهوم پذیرش در معانی و موقعیت‌های گوناگون بنویسم، به‌ویژه موقعیت‌هایی که خوشایند و مطلوب نیستند. و حالا از صمیم قلبم آرزو دارم که این کتاب به تو نیز برای درک بهتر مفهوم عشق حقیقی کمک کند. برای اینکه خواندن این کتاب راحت‌تر و جذاب‌تر باشد، بررسی این مفاهیم را با خانواده‌ای پیش می‌برم که هر کدام از اعضای آن مشکلات متفاوتی را در زمینۀ پذیرش تجربه کرده‌اند. داستان و اسامی اعضای این خانواده غیرواقعی است و فقط برای این کتاب به‌وجود آمده است. با این حال، تمامی مثال‌ها برگرفته از هزاران شاهدی است که در این 25 سال امکان رویارویی با آن‌ها را در حین تدریس عشق بی‌قیدوشرط داشته‌ام. هنگام خواندن روش‌های مختلفی که در بخش‌های کتاب برای رسیدن به صلح و پذیرش خود و نیز دیگری پیشنهاد می‌شود، ممکن است احساسی در درونت به تو بگوید: «من هیچ‌وقت نمی‌توانم چنین مسائلی را با دیگری به اشتراک بگذارم و آن را بیان کنم.» «مطمئنم که دیگری هرگز نمی‌خواهد به چنین پذیرشی برسد.» «این فقط یک کتاب است، در واقعیت همه چیز فرق دارد.» در این صورت، باید حواست باشد که تمامی این‌ها فقط مقاومتی است از ایگوی تو. تمام آنچه در این کتاب پیشنهاد می‌شود امکان‌پذیر و اجرایی است: فقط کافی است تصمیم بگیری و آن را تجربه کنی.