کتاب "روی مرمر سفید" نوشته حسین قربانزاده خیاوی از مربیان داستاننویسی مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز است. کتاب داستان پسر نابینایی به نام امیر را روایت کرده که دلش میخواهد پرندهها بیایند پشت پنجره خانهشان در طبقه چهارم یک مجتمع هفتاد واحدی. امیر باور دارد اگر بخواهد و تلاش کند پرندهها خواهند آمد. در این میان خواهرش سارا خیلی دوست دارد برادرش به خواستهاش برسد. برای همین تلاش میکند این خواسته برادرش محقق شود. سارا در این مسیر با مشکلاتی روبهرو میشود و به کمک دوستش سعی میکند موفق شود.
نویسنده درباره این اثر می گوید : روی مرمر سفید کتاب عشق و محبت به خانواده و پرندههاست. کتاب تلاش و امید است. کتابی که میگوید نابینایی به معنی ندیدن پرواز و ناتوانی در دیدن پرندهها نیست.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران