حیدر

کتاب حیدر روایتی خطی، یک‌دست و درهم تنیده از 9 سال زندگی مشترک مولای متقیان علی (علیه‌السلام) با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است که از زبان امیرالمومنین(ع) روایت می‌شود. این روایت از سال دوم هجری شروع می‌شود و ما از زبان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های آن روز تاریخ، وقایع آن روزها را تا سال یازدهم هجری می‌شنویم. روایتی که شروعش کمی قبل از ازدواج امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) است و چند روز بعد از شهادت حضرت زهرا(س) به پایان می‌رسد.کتاب حیدر حاصل پژوهش و تلاش بسیار زیادی با ارجاع به بیش از 120 منبع از منابع شیعه و سنی است که سعی شده هر آنچه در این 9 سال اتفاق افتاده، فراموش نشود. بریده‌ای از متن کتاب:‌ از پشت‌سر هُلم دادند و روی زمین کشیدنم. همه حواسم به فاطمه بود. از پشت پرده اشک دوباره نگاهش کردم. فضه هوای فاطمه و بچه‌ها را داشته باش. - خیالتان راحت آقا. - در کوچه مردم غرق در سکوت و تماشا ‌ایستاده بودند. شاید می‌ترسیدند اگر جلو بیایند حق بیت‌المالشان قطع شود. از کنار مزار پیامبر گذشتیم. حسنین هق‌هق‌کنان دنبالم می‌دویدند. نگاهشان به مزار پیامبر بود. اشکم بی‌صدا فروریخت.