loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

پاپاراتزی

5 / 0
like like
like like

مولف در مقدمه خود می نویسد:
خبرنگارها معمولا کتاب های زیادی مطالعه می کنند؛ اما آخرین باری که خبرنگار ما یک کتاب را در دستانش گرفت، کرواسی هنوز جزو یوگسلاوی سابق بود. تازه آن کتاب را هم از روی میز برداشت تا مگسی را بکشد، اما آن مگس هم به خبرنگار ما گفت: برو بینیم بابا...
خبرنگارها معمولا انسان های صادقی هستند و برای حفظ اصل خبر تلاش می کنند؛ اما خبرنگار ما با فلافل فروش محله مصاحبه می کند و او می گوید: برو بینیم بابا... ولی فردا دو صفحه گزارش از خبرنگار ما چاپ می شود که با وزیر مصاحبه کرده است.
خلاصه خبرنگار ما هیچ یک از ویژگی های خبرنگارها را ندارد؛ اما با تمام وجود تلاش کرد تا مجموعه گزارش های «خبرنگار ما» نوشته شود. این مجموعه گزارش ها در سال های 95 و 96 در روزنامه وقایع تهرانیه و رادیو جوان منتشر و پخش شد.
خبرنگار ما در این سالها از هیچ کاری دریغ نکرد. به اسپانیا رفت و به بارسلون سفر کرد. به جنگل های زاگرس رفت و با خرس مصاحبه کرد. به ته دره رفت و مفقود شد. به زندان رفت، معتاد شد. به دریا رفت، غرق شد. به جنگل رفت، آتش سوزی شد. به زیر کامیون رفت و کشته شد. اما همچنان موضوعات و معضلات اجتماعی را سوژه می کند، در خیابان ها قدم می زند و با مردم و مسئولین مصاحبه می کند. آن ها هم همچنان در جوابش می گویند: برو بینیم بابا...
 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "پاپاراتزی" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک