مهاجر سرزمین آفتاب (خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران)
75,000 تومان
"کیکو" هم خندید. در این لحظه، تصویر نقاش جوان در ذهنش شکل گرفت اما به نظرش بسیار کوچک و خیلی دور آمد. کیکو در کنار مرد جوان تا ایستگاه راه آهن قدم زد. برای اولین بار بود که این چنین در کنار یک مرد قدم می زد. مرد جوان قدم های بزرگی برمی داشت و گاه کیکو باید کمی می دوید تا به او برسد. فکر کرد: (اگه با او ازدواج کنم، همیشه باید این جوری قدم بزنم) و...
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران