loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

کانت و مسئله متافیزیک

5 / 0
like like
like like

تفسیر هایدگر از کانت، درخشان و بسیار بحث‌برانگیز است و تنگناهای کانت‌پژوهی متعارف را از هم دریده است. متفکری اصیل همیشه در حال گفتگو با فلاسفه مهم قبلی است. اما مواجهه هایدگر با کانت، انقلابی است. او کانت را نه فیلسوفی معرفت‌شناس که سردمدار ایدۀ دسترس‌ناپذیربودن خود چیزها باشد، بلکه اندیشمندی به دنبال شالوده‌گذاری متافیزیک و بنیانی استوار برای متافیزیک یعنی قوام هستی هستندگان قلمداد می‌کند که نهایتاً مسیری به جز تحلیل پدیدارشناسانه دازاین پیشاروی او نیست.
به نظر هایدگر، کانت، بر خلاف انتظار ما، دور از پیشفرض‌های قرون وسطی نیست. نحوۀ مواجهۀ اثبات‌گرایانۀ نوکانتی‌ها با فلسفۀ او هم به‌طور کلی صورت مسئله را از دست داده است. بنابراین نقطۀ تأکید او بر مفاهیمی از قبیل «استعلا» و «قوۀ تخیل»، او را به اینجا راهبری می‌کند که «زمان» ساختار سوژه‌مندی انسان، یعنی خوداندریافت را برمی‌سازد. از این رو در شالوده‌گذاری متافیزیک، شالودۀ آغازین، قوۀ تخیل استعلایی است. خود قوۀ تخیل استعلایی به عنوان ریشه فهم و شهود، بر اساس زمان آغازین استوار شده است. بنابراین به جای تأکید بر تجربه باید بر ساختارهای انتولوژیک دازاین تأکید کرد، البته هایدگر از تفاوت تفسیر خود با نوکانتی‌ها به‌خوبی آگاه است و آن را در مناظره با کاسیرر بیان کرده است.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کانت و مسئله متافیزیک" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک