
نادر ابراهیمی بار دیگر ...
بار دیگر نادر ابراهیمی، مردی که دوست میداشتم. معرفی آثار و سبک نوشتاری نادر ابراهیمی.
«نادر ابراهیمی» مردی از دیار واژگان، استاد ساختن ترکیبات و جملات لطیف و داستانهای عمیق، مردی که جسورانه سینه سپر میکند و عنوان میکند «من گذشته نیستم، تا مثل گذشتگان عمل کنم.» مردی که زندگیاش سفری است غریب به حجرههای مختلف: از کمک کارگری تعمیرگاه و کارگری چاپخانه، تا حسابداری و نقاشی و طراحی و فیلمسازی! حجرههایی که هرکدام توشهای از واژه به کولهبار او افزودند؛ و نگاهی که پیوسته عمیق و عمیقتر میشد تا شاهکارهای درخشانی خلق کند. رنگ و نور! آثاری که هرکدام با دیگری تفاوتهای بسیار و ریشهای دارند، اما تمامی آنها از چشمهی کلمات و احساسات نادر جوشیدهاند. همه یک آبشخور و جهانبینی واحد دارند.
با «یک عاشقانه آرام» و «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» ما را به سفری در جهان عاشقانه و عاطفی خود میبرد و یادمان میآورد که «مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادن گلهای باغچه، به عادت آب دادن گلهای باغچه تبدیل شود! ... عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنییست که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟»
با «مردی در تبعید ابدی» ما را وارد دنیای فلسفی و تاریخی میکند. تا بدانیم «انسانِ افسردهی اهل دانستن، تمام عمر از ندانستن افسرده است.» با «آتش بدون دود» و «بر جادههای آبی سرخ» در کنار ما، میان ماجراهای پرهیاهوی تاریخی و سیاسی گام برمیدارد. جایی که مردی دیگر را مخاطب قرار میدهد تند؛ که «دیگر هرگز تنت را سپر من نکن! گلولهای که مال من است، نباید در تن تو بنشیند.»
از طبع بلند نادر و پروازهای او در سرزمین کلمات، آثار غیرداستانی هم به جامانده نظیر «چهل نامه کوتاه به همسرم»، که تغزلات منثور اوست برای همسرش، یا «لوازم نویسندگی» با میراثی از تجربه در زمینهی قلمزدن برای نسلهای دیگر. از مُرکّب قلم نادر، آثار دیگری در قالب ادبیات کودک و نوجوان، نمایشنامه و فیلمنامه، شعر و رمانهای ترجمه نیز نگاشته شده است.
نثر ادبی او که سرشار از تکجملههای ناب و بکر بهیادماندنی است، تمامی این آثار رنگارنگ را زنجیروار به یکدیگر متصل میکند. تا با گشودن هریک از این کتابها، بار دیگر مردی که دوست میداشتیم را ملاقات کنیم.